آمدن سردار، برخی جریانهای
وهابی در منطقه شروع به تبلیغات مسموم علیه وی کردند و تلاش می کردند که مردم بلوچ
را از او دور کنند. ولی صداقت سردار کار را به جایی رساند که برخی از سران طوایف
را که سالها بود باهم درگیر بودند، با واسطهگری سردار با هم آشتی کردند. برای
همین بود که عوامل استکبار تنها گزینه باقی مانده در مواجهه با سردار شوشتری را
ترور وی قرار دادند.
سردار شوشتری
تنها وقتش را به دیدار سران طوایف و جلسات امنیتی کلان اختصاص نمی داد. هر زمانی
که فرصتی پیش می آمد، خودش مستقیم به مناطق محروم می رفت و حتی برای ایجاد اشتغال
جوانان آن منطقه دست بهکار میشد.
ارتباطش
چنان با مردم صمیمی شده بود که خیلی از آنها حتی شماره موبایل شخصی او را هم داشتند
و هروقت با مشکلی برخورد می کردند، مستقیما به خود او زنگ می زدند و او هم صمیمانه
جوابشان را می داد و مشکلشان را
پیگیری می کرد.
یکبار در
یکی از مناطق بلوچستان نام بیش از 300 زن بلوچ را به او دادند که بیسرپرست شده
بودند. در بلوچستان تعداد زیادی از ازدواج ها ثبت نمی شوند، زنان پس از طلاق یا
فوت همسرشان از بسیاری خدمات از جمله بیمه و... محروم می مانند. سردار، بیمه این
زنان را خود شخصا پیگیری کرد و به مسئولین استانی می گفت نیاز به آوردن مدرک نیست
و پس از آن هم تمام آنها را تحت پوشش کمیته امداد قرار داد.
سردار بهاینجا
نیز اکتفا نکرد و دستور داد تا برای آنها اشتغال ایجاد شود. بعد از شهادت شوشتری
برخی از همان زنان می گفتند که دوباره ما بی سرپرست شدیم و بچه هایمان یتیم. سردار
حتی برای خانواده اعدامیان هم کار میکرد و میگفت اگر کسی اعدام شده، خانواده او
چه گناهی کرده است؟ به خانواده فقرا سرکشی کرده و مشکلات آنها را برطرف میکرد، به
طوری که بعد از شهادت ایشان در هر روستایی تا اسم سردار شوشتری آورده میشود، مردم
غصهدار می شوند.
روز قبل از
حادثه، در تهران به دفتر فرمانده نیروی زمینی سپاه رفت، گزارش اقداماتش را با حزن
و اندوه خاصی می داد، می گفت، آقای اسدی! در بلوچستان عده ای نان خوردن هم ندارند.
خیلی از کسانی که قاچاقچی هستند، به دلیل فقر مالی است. او ادامه داد که سپاه در این
منطقه تمام قد وارد میدان شده و به بسیاری از مشکلات منطقه رسیدگی کرده از مسائل
بهداشتی تا امنیتی؛ ا لآن وضع استان بسیار مطلوب شده است، گزارش که تمام شد، گفت
ولی این استان آینده خیلی بهتری هم خواهد داشت.
مشهد که بود
خادم حرم امام رضا هم شد. یکبار یکی از خادمین به او گفته بود "من چند سالی
در سیستان و بلوچستان بوده ام و به لحاظ محرومیت با هیچ جای ایران قابل قیاس نیست،
بهتر است که دیگر از خدمت کردن دست بکشید و بیایید مشهد و استراحت کنید، سردار هم
جواب داده بود: نه!، الان خدمت کردن در سیستان و بلوچستان لازم است و باید به مردم
محروم این استان خدمت کرد."
برای آخرین
بار که در سفر آخرش برای خادمی حرم امام رضا مشهد آمده بود، به یکی از خادمین گفته
بود که شاید این آخرین کشیک من دم در طلای حرم باشد.
قبل از
آخرین همایش که قرار بود در پیشین برگزار شود، در جلسه ای با حضور برخی از سران
طوایف و معتمدین سیستان و بلوچستان گفت: "اگر امروز هم هر دیوانه و هر ابلهی
دستش به این کشور دراز شود، دستش را قطع می کنیم
.
قسمتی از وصیت نامه شهید شوشتری:
دیروز از هر چه بود گذشتیم، امروز از هر چه بودیم گذشتیم. آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز. دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود. جبهه بوی ایمان میداد و اینجا ایمانمان بو میدهد. آنجا بر درب اتاقمان مینوشتیم یاحسین فرماندهی ازان توست؛ الان مینویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید. الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم. آزادمان کن تا اسیر نگردیم.
دلایل سرمایه گذاری غرب بر روی شبکه های ماهواره ای
اگرچه بی
حجابی علل گوناگونی دارد که هریک در جای خود نیازمند بررسی وتحلیل دقیق می باشند؛
اما مهمترین عاملی که در حال حاضر می توان برای دامن زدن به فرهنگ بدپوششی و
بدحجابی به آن اشاره کرد تأثیر مخرب شبکه های ماهواره ای و برنامه های غیر اخلاقی
این شبکه ها بر جوانان است که متأسفانه به دلیل عدم برنامه ریزی مناسب برای خنثی
کردن آثار مسموم آن و طیف وسیع مخاطبین با سرعت سرسام آوری درحال دگرگون ساختن
ساختار های ارزشی جامعه و القای فرهنگ برهنگی به جوانان است.
باز شدن پای ماهواره به خانه های ایرانیان به سال های دور و درازی برنمی گردد؛ با این حال در مقایسه ی میزان استقبال مخاطبین از تلویزیون با سایر رسانه ها می توان دریافت که چرا دنیای غرب برای ترویج فرهنگ منحط و بی بند و بار خود بیش از هرچیز بر روی شبکه های ماهواره ای سرمایه گذاری می کند. عواملی همچون همگانی بودن و دسترسی آسان، ارسال سریع اطلاعات و تأثیر عمیق روانی برنامه های تلویزیونی موجب گردیده تا ماهواره به عنوان کاربردی ترین سلاح در جنگ نرم دنیای استکبار علیه ملیت ها و فرهنگ های بومی به کار گرفته شود؛ به طوری که این روزها می توان به روشنی آثار سلطه ی این شبکه ها را بر جامعه مشاهده نمود.
رواج مد گرایی و استفاده ی افراطی از لوازم آرایشی در میان بانوان از بارزترین نمود های تأثیر مخرب ماهواره بر جامعه است. علاوه براین عادی جلوه دادن روابط خارج از عرف زن و مرد و اشاعه ی بی عفتی از دیگر رسالت هایی است که برنامه ریزان این شبکه ها دنبال می کنند.
نباید فراموش کرد که گسترش قارچ گونه ی شبکه های فارسی زبان که با پخش کلیپ ها و سریال های غیر اخلاقی هدفی جز قطع ریشه های فرهنگی جامعه و تعرض به حریم خانواده ها را ندارند از برنامه ریزی های بلند مدت دشمنان دین و فرهنگ ایران اسلامی است.
* فعالیت شبانه روزی ۷۴ شبکه ماهواره ای فقط برای تبلیغات مُد غربی
در بررسی رویکردهای این شبکه ها می توان به وضوح مشاهده نمود که برنامه های آنها در ابتدا بر روی تخریب حیاء فعالیت می نماید و با ساده انگاری اعمال منافی حیاء و عفت، پای به قدم بعدی یعنی ترویج انواع و اقسام بی حجابی از بد پوششی تا کنارگذاردن حجاب می گذارد.
قابل ذکر است که تعداد شبکه هایی که به طور اختصاصی به تبلیغات مد لباس و لوازم آرایشی می پردازند ۷۴شبکه است که به طور شبانه روزی اقدام به پخش برنامه و تبلیغات لباس هایی می کنند که هیچ تناسبی با پوشش و فرهنگ ایرانی و مسلمانی ندارد. با این اوصاف جای تعجب نیست که چرا ظاهر و رفتار جوانان جامعه با سرعت سرسام آوری به سمت غربی شدن و وارونگی ارزش ها پیش می رود.
باید توجه داشت که حجاب یک تکلیف شخصی نیست و دارای ابعاد گوناگون روانی اجتماعی و ارتباطی است و از اهمیت ویژه ای در ایجاد و حفظ امنیت اجتماعی برخوردار است. جای تردید نیست که نادیده گرفتن نقش غیر قابل انکار رسانه ها در تغییرات فرهنگی جامعه آثار غیر قابل جبرانی به جای خواهد گذاشت. بنابراین ضروری است که برنامه سازان داخلی با معرفی و شناساندن الگوهای والا و دوری از تبلیغات کلیشه ای ونشان دادن آثار مثبت روانی-امنیتی حجاب در جامعه افراد را به سمت پیروی از پوشش مناسب یک مسلمان هدایت کنند؛ زیرا تجربه نشان می دهد که گام هایی که تاکنون برای ترویج حجاب در رسانه های داخلی برداشته شده در مقایسه با برنامه های رسانه های بیگانه که به ترویج بی حجابی مبادرت می ورزند بسیار ناچیز بوده و پاسخگوی سوالات مخاطبین در این زمینه نمی باشد به طوری که حتی گاه با ارائه ی تصویر و الگوی نامناسب از زن محجبه در ضربه زدن به فرهنگ حجاب سهیم می گردند.
به هر روی چاره اندیشی برای حل این معضل نیازمند اقدامات فرهنگی و اصلاح نوع نگرش به زن در جامعه است؛ نگرشی که این روزها ما شاهد آن هستیم و با توجهِ بیش از حد به ظاهر در مناسبات اجتماعی به تنزل مقام زن منتهی گردیده است.
منبع : فرهنگ نیوز
شاید یکی از تهمت های ناروایی که به سااحت مقدس اسلام از سوی دشمنان وارد میشود این است که دین اسلام و مذهب شیعه ...دین اشک و اندوه و افسردگی است...
سخنی ناصواب که از روی جهالت و اجالتا از روی عدوت برزبان جاری میشود.اما در چند خطی کوتاه میخواهیم به اصل و فلسفه گریه بر مولای آزدیخواهان بپردازیم.هرچند که این امر نیاز به حثی مفصل تر و عمیق تر دارد..
وقتی که در روایات اهل بیت علیهم السلام نگاهی میاندازیم ؛چنان توصیه وتاکیدی به پرپا داتشن مجالس عزا و گریه بر مصائب امام حسین وارد شده است که نسبت به هیچ یک از امامان معصوم و حتی وجود مقدس پیامبر اکرم وارد نشده است.گویا در فلسفه عزادری برای مولایمان حسین(ع) اسرار عجیبی وجود دارد که فقط خداوند و ائمه اطهار از آن با خبرند
اما برگزاری مجلس سوگواری و یاد مصیبت امام حسین دارای موارد وآثار متعدد اجتماعی و سیاسی مختلفی است که در زیر به طور اجمال به چند مورد آن اشاره میشود.
1_حفظ مکتب اهل بیت
به اعتراف دوست و دشمن ,مجالس عزای امام حسین عامل فوق العاده ای برای بیداری مردم است و راه و رسمی که آن حضرت آن را به پیروان خود آموخته است تا ضامن تداوم وبقای اسلام باشد.
چراکه در دوران حکومت امویان و عباسیان ,شیعیان چنان محدود و در انزوا شدید قرار داشتند.ولی با برپایی مجلس عزا به صورت پنهانی هم انجام میشد توانستند انسجام تازه ای پیدا کنن و به صورت قدرتی محرز در جامعه پیدار شوند و گرنه کار حتی به انقراض نسل تشیع در جامعه کشیده شده بود.
امام خمینی(ره) در تکریم مجالس امام حسین میفرمانید:
همه ما باید بدانیم که آنچه موجب وحدت بین مسلمین است ایم مراسم سیاسی مراسم عزاداری ائمه اطهار به ویژه سید مظلومان و سرور شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین است که حافظ ملیت مسلمین به ویژه شیعیان ائمه اثنی عشر-علیهم صلوات الله وسلم_است.
و حتی ماریبن مورخ آلمانی در کتاب سیاست اسلامی در جمله ای مهم مینویسد:
من معتقدم رمز بقا و پیشرفت اسلام و تکامل مسلمانان به سبب شهید شدن حسین و آن رویدادهای غم انگیز میباشد و یقین دارم که سیاست عاقلانه مسلمانان و اجرای برنامه های زندگی ساز انان به واسطه عزاداری حسین بوده است.
2_بسیج توده ها:
اهل بیت علیهم السلام با تاکید بر برگزاری مراسم عزاداری حسینی برنامه آن حضرت را به صورت محوری برای وحدت مردم و مسلمانان قرار دادند.به گونه ای که امروز در تمامی جهان مرد و زن شیعه و سنی مسلمان و غیر مسلمان بر عظمت حسین(ع)سر تعظیم فرود می آورد واشک در مصیبت وارده بر آن حضرت میریزد.
جالب آنکه یکی از مورخین اروپایی با اذعان به محوریت امام حسین در وحدت و پیروزی مسلمانان مینویسد:هیچ چیز مانند عزاداری حسینی نتوانست بیداری سیاسی در مسلمانان را ایجاد کند.
در سال های اخیر مصاحبه یکی از معاونان ارشد سازمان سیا در مورد شیعه و فرهنگ عاشورا که به صراحت اعتراف میکند که این فرهنگ عاشورایی است که شیعیان رو عزتمند ساخته میگوید:ما برای نابودی تشیع باید باحمایت از افرادی که که با مذهب شیعه اختلاف نظر دارند و ترویج کافر بودن شیعه به گونه ای که در زمان مناسب علیه آنها توسط دیگر مذاهب اسلامی اعلام جهاد شود ! همچنین باید تبلیغات گسترده ای را علیه مراجع و رهبران دینی شیعه صورت دهیم تا آنها مقبولیت خود را در میان مردم از دست دهند. یکی دیگر از مواردی که باید روی آن کار می کردیم موضوع فرهنگ عاشورا و شهادت طلبی بود که هر ساله شیعیان با برگزاری مراسمی این فرهنگ را زنده نگه می دارند. چراکه همین فرهنگ عاشورایی است که شعیان را در مقابل تمامی قدرتها جهان عزتمدندانه نگه داشته است
3_خود سازی و الگو پذیری:
مجالس امام حسین مجالسی است که انسان میتواند خود را در آن پرورش دهد و روح و روان خویش را تزکیه نفس کند.
در این مجالس انسان رفتار و کردار خود را در طبق ترازو مینهد و با احساس شرم در وقابل عظمت امام حسین زمینه را برای ترک گناه و ساختن زندگی از نو و با کسب عزت و افتخار برای خودش محیا میکند.
این مجالس به آدمی درس عزت و ایثار و عشق فداکاری محبت آزاد مردی تقوی اخلاق و شرافت می آموزد.این مجالس مهد پرورش انسان های حق طلب و شجاع و عزتمند است.
4_تعظیم شعائر:
مسلما سوگواری در فوت عزیزان یک نوع تعظیم و احترام به آنان است.حال اگر این عزیزی که در سوگ آن میخواهیم بنشینیم برترین و عزیزترین شخص از خاندان رسول خدا باشد عظمت و احترام آن بر همه مشخص میشود.
بنابراین اقامه عزا برای امام حسین با آن عظمت و شکوه اس علاوه بر تجلیل از مقام شامخ آن امام همام,از مصادیق روشن تعظیم شعائر الهی است:
من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب/هرکس شعائر الهی را بزرگ دارد این کار نشانه تقوای دلهاست.
.به یقین امام حسین تمام هستی خویش را یکجا تقدیم خدا کرد و تعظیم آن حضرت تعظیم خداست.و یکی از بزرگترین شعائر الهی محسوب میشود.
کبوتر حرمت شد دل زمینگیرم
کشید پای تو را آسمان به تقدیرم
رواقهای تو را پر کشیده ام بانو...
بجز حریم تو از هر چه آسمان سیرم
توان دیدن خورشید کار هر کس نیست
ولی نگاه از آن بارگه نمی گیرم
تو نبض زندگیم را به دست خود داری
مسلم است که با رفتن تو می میرم
مدینه قسمت پرواز من نخواهد شد
چرا که با قفس خود هنوز درگیرم
کنار پنجره های ضریح تو هر بار
بقیع می روم آنجا قرار می گیرم
خدا نخواست که پابند نامه ها بشوم
گره زده ست ضریح تو را به تقدیرم