یادداشتهای انحرافی از فرهنگ

مرکز جهان اینجاست
یادداشتهای انحرافی از فرهنگ

مقام معظم رهبری:
یک مسئله هم مسئله‌ى فرهنگ است؛ که آقایان هم حالا معلوم شد که نگرانى دارید، بنده هم نگرانم.

مسئله‌ى فرهنگ، مسئله‌ى مهمّى است. اساس این ایستادگى، این حرکت و در نهایت ان‌شاءالله پیروزى،

بر حفظ فرهنگ اسلامى و انقلابى است و تقویّت جناح فرهنگى مؤمن، تقویّت این نهالهایى که روییده است

در عرصه‌ى فرهنگ؛ بحمدالله جوانهاى مؤمنِ خوبى داریم در عرصه‌ى فرهنگ و هنر؛ فعّالیّت کردند، کار کردند؛

حالا بعضى جوانند، بعضى دوره‌ى جوانى را هم گذرانده‌اند؛ ما عامل فرهنگى کم نداریم.

پیوندهای روزانه

۷ مطلب با موضوع «انحراف» ثبت شده است

http://dl.aviny.com/karikator/InfoGaraphic/eghtesadi/kamel/Infographic-e-(52).jpg

۱ نظر ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۵۱
بصیر

شیعه شدن سلمان حدادی مبلغ وهابی در

روضه اباعبدلله الحسین(ع)

....گفت یک شب به هیئت ما بیا . قول داده بودم بروم اما از شب اول محرم به تعویق می‌انداختم وامروز و فردا می‌کردم،  به خاطر قولم شب عاشورا رفتم اما سینه نزدم فقط استغفار می‌کردم که چرا اینجا هستم.!!!

 


http://hw9.asset.aparat.com/avt/713180-4749-b.jpg


http://hw9.asset.aparat.com/avt/713149-7732-b.jpg


....   وقتی از خانه بیرون رفتیم که پدر و با چند نفر از دوستانش را با چماق و چاقو آنجا ایستاده‌اند، گفتم شما هم مثل اجدادتون سر راه می‌گیرید و بعد با ضربه چماق به سرم زدند ومن بیهوش افتادم.

خانمم می‌گفت چاقو آوردند سرم را ببرند اما چاقو کُند بود و نشد بعد یکی از رگ‌های دستم را زدند که هنوز هم آن رگ قطع است و این لکنت‌زبانی هم که دارم به خاطر آن ضربه است.

وقتی من روی زمین افتادم خانمم وسط می‌آید که به خاطر لگدی که می‌خورد بچه سقط می‌شود، من که بیهوش بودم کتک خوردن همسرم را ندیدم، اما با یاد آن کسی که کتک خوردن همسرش را دید آرام می‌شدم.

صحبت های کامل ایشان در ادامه مطلب و همچنین کلیپی از صحبت های ایشان که بسیار تاثیر گزار است.

http://wisgoon.com/media/pin/images/o/2013/12/1387050444199989.jpg



فیلم / ماجرای تکان دهنده ی شیعه شدن سلمان وهابی


 

۰ نظر ۲۰ دی ۹۳ ، ۲۳:۳۱
بصیر

به گزارش سایت فتن (http://www.fetan.ir)

٬ سید صادق حسینی شیرازی، مشهور به سید صادق شیرازی عنوان یکی از آقازادگان حوزه ی کربلا می باشد که در ۲۰ ذی‌الحجه ۱۳۶۰ قمری (۱۸ دیماه۱۳۲۰ هجری شمسی) در عراق به دنیا آمد و به سبب شان و رسومات خانوادگی، در سن ۱۰ سالگی بدون داشتن بهره ی کافی از معالم دینی، ملبس به لباس روحانیت گردید و پس از وفات پدر مجتهد خود آیت الله سید مهدی حسینی شیرازی در ۲۸ شعبان ۱۳۸۰ هجری قمری (بهمن ماه ۱۳۳۹ هجری شمسی)، به سرعت خود را مجتهد خوانده و به همراه دیگر اعضای بیت پدر، برادر ارشد خود سید محمد را مرجع تقلید نامیدند.

اگر چه بنا بر نظر بسیاری حتی آیت الله سید مهدی شیرازی نیز در عصر خود هیچ گاه به عنوان یک نیروی علمی قوی در حد اجتهاد عامه مطرح نبوده و تنها از اصحاب و حواریین مهم و شناخته شده ی مرحوم حاج آقاحسین قمی به شمار می‌آمده که شاخصه ی اصلی ایشان تقوا بود؛ یعنی جنبه تقوای ایشان بیش از جنبه عِلمیت‌ و اجتهاد در ایشان برجسته و متذکر می بود که به همراه موضوع نوادگی مرحوم میرزای شیرازی موجب احترام فوق العاده ی ساکنان کربلا به بیت شیرازی و برگزیدن ریاست منطقه ای سید مهدی شیرازی پس از وفات حاج آقاحسین قمی در سال ۱۳۶۶ هجری قمری (۱۳۲۵ هجری شمسی) گردید؛ با این وجود شاید مسامح تا وجاهت سید محمد شیرازی می پذیرفت تا وی به عنوان جوانی متولد ۱۳۴۷ هجری قمری (۱۳۰۵ هجری شمسی)، پس از وفات پدر، در سن حدودا سی سالگی بر مقام اجتهاد دست یافته باشد؛ اما به هیچ عنوان چنین تصوری از برای سه پسر دیگر آیت الله سید مهدی متصور نبود؛ چه آنکه ایشان را پس از پدر بتوان مرجع و جایز التقلید قلمداد نمود. 

بر این اساس قطع به یقین سید صادق در زمان فوت پدر در سال ۱۳۳۹ هجری شمسی، نوجوانی تازه بلوغ یافته محسوب می گردید که کسوت لباس روحانیت از برای وی تنها به عنوان پوشش و لباسی بیرونی موضوعیت داشت و لاغیر؛ زیرا لباس و پوشش بیرونی مردان در خاندان شیرازی از قدیم الایام عبا و عمامه بوده و این رسم تا به امروز نیز در میان خاندان ایشان رواج دارد که فرزندان ذکورشان را از ۱۰ سالگی چنین لباسی بر تن می نمایند. 

با این همه تفکر و سیره ی موروثیت مرجعیت در بیت شیرازی، موجب گردید تا ایشان سید محمد سی و چند ساله را پس از وفات پدر به عنوان مرجع اعلم به مرجعیت رسانده و سید صادق و سید حسن و سید مجتبی نیز در کنار ایشان، به عنوان مجتهد معرفی و اصحاب استفتاء وی را تشکیل دهند؛ البته در این میان سید حسن شیرازی پس از چندی عازم شامات گردید و به فعالیت‌های خود توسعه داد و علاوه بر سوریه در لبنان و مصر نیز به فعالیت پرداخت و در این زمینه با امام موسی صدر نیز روابط حسنه‌ای برقرار نمود؛ روابطی که در نهایت به سبب تفکرات قشری و متعصبانه ی سید حسن پس از چندی به تیرگی انجامید و کار اختلاف وی با امام موسی صدر تا به جایی رسید که امام خمینی، پرداخت سهم امام به طلاب و شاگردان سید حسن شیرازی را حرام اعلام کرد و در مقابل سازمان امنیت رژیم پهلوی (ساواک) نیز برای قدرت‌گیری سید حسن تلاشهای بسیاری نمود؛ تلاشهایی که شهید چمران در جایی به آن اشاره و رسما اعلام می کند که طرفداران سید حسن با جنگ تبلیغاتی اعصاب ما را ناراحت می‌نمایند و شهدای ما را مسخره کرده، می‌گویند شهید نیستند زیرا فتوایی برای قتال از مرجع که لابد همان سید حسن شیرازی است وجود ندارد…

و از دیگر سو نیز سید مجتبی که در دوران پهلوی به ایران آمده بود نیز با پیروزی انقلاب اسلامی، به سرعت به دامان انگلیس رفته، مقیم لندن شد و در آنجا فعالیتهای به اصلاح اسلامی و تبلیغی خود را پیگیری نموده و در این میان تنها سید صادق دوشادوش سید محمد در سال ۱۳۴۹ هجری شمسی به کویت عظیمت نموده و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ هجری شمسی به قم آمده و کربلاییها را تحت لوای حزب شیرازیها و مرجعیت نوادگان میرزای شیرازی سازماندهی نمودند. 



در مجموع باید دانست که اعلام مرجعیت سید محمد شیرازی اگر چه در ابتدا با مخالفتهای شدید و موضع گیری وسیع علمای تراز اول آن دوران از جمله آیت الله سید ابوالقاسم خویی و مرحوم آیت الله سید محمود حسینی شاهرودی همراه و حتی مورد انکار استاد وی آقای شیخ یوسف حایری قرار گرفت، اما به مرور زمان و به سبب توانمندی ایشان بر ایجاد استحکام سازمانی قوی از کربلاییها، حول خود و متحزب نمودن جمعی از روحانیون که اگر چه وزنه علمی بالایی نداشتند و چندان مشهور و سرشناس نبودند، اما با انتشار اعلامیه‌ای به اعلمیت و جایزالتقلید بودن ایشان گواهی و با تلاش بسیار این اعلامیه را به سرعت در سراسر عراق و همچنین کویت پخش نموده؛ در نهایت همه ی این اقدامات موجب شد تا سید محمد بتواند بر اوضاع مسلط و مرجعیت خود را قوت بخشیده و سازمانی حزبی از کربلاییها را تحت مرجعیت خود، به گونه ای هماهنگ و یک‌نواخت سامان دهد که با حرکتی برنامه ریزی شده مرجعیت را به عنوان امری وراثتی در بیت شیرازی مبدل و تفکر وراثتی بودن مرجعیت از برای نسل میرزای شیرازی را به عنوان تصوری غیر قابل انکار در ایشان نهادینه سازد.

مرحوم آیت‌الله خاتم یزدی در خاطرات (لینک) خود درباره چگونگی اعلام مرجعیت و فعالیت‏‌های مرحوم آیت‌الله سیدمحمد شیرازی و موضع‌گیری‌اش درباره انقلاب، امام خمینی(ره) و نظام اسلامی می‌گویند. این مطالب به نقل از کتاب خاطرات ایشان نقل می‌گردد:

منبع: خاطرات آیت‌الله خاتم یزدی، چاپ اول، بهار ۱۳۸۱، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی

آیت الله سید محمد شیرازی


[چگونگی اعلام مرجعیت آیت‌‏الله شیرازی]

آقای سیدمحمد شیرازی چند سال بعد از رحلت پدرش و تقریباً در عنفوان جوانی، ادعای مرجعیت کرد و جمعی از روحانیون نیز که وزنه علمی بالایی نداشتند و چندان مشهور و سرشناس نبودند، با انتشار اعلامیه‌ای به اعلمیت و جایزالتقلید بودن ایشان گواهی دادند و این اعلامیه به سرعت در سراسر عراق و همچنین کویت پخش گردید.

گفتنی است که این عده حدود پانزده نفری چنان در دفاع و طرف‌داری از آقای شیرازی مصمم و داغ بودند که مرحوم آقای خویی گفته بود اگر من چنین طرف‌دارانی داشتم دنیا را می‌گرفتم! … بنده با شناختی که از اوضاع نجف و بیوت علما و بزرگان داشتم می‌دانستم که اگر آقای شیرازی به همین ترتیب و بدون یک حامی و پشتیبان قوی به کارش ادامه بدهد، دیگران عرصه را بر او به کلی تنگ خواهند کرد و حتی نمی‌گذارند که ایشان در عراق بماند و به زندگی معمولی خویش بپردازد؛ تا چه رسد به ادعای مرجعیت، حضرت امام را به عنوان مرجع اعلم معرفی نماید تا اولاً از خطراتی که ایشان را تهدید می‌کند در امان بماند و پانیاً از پشتیبانی و حمایت امام در آینده برخوردار شود. روی این حساب، من دغدغه فکری‌ام را با آقای سیدمنیرالدین شیرازی[۲] که از دوستان بود در ضمن با آقای شیرازی هم دوست و رفیق و هم‌شهری بود، در میان گذاشتم و از ایشان خواستم که در این زمینه با آقای شیرازی گفت‌وگو کند و به ایشان گوش‌زد نماید که اگر ایشان خواسته باشد در وضعیت کنونی بر ادعای مرجعیت خود پافشاری کند، افراد صاحب نفوذی هستند که می‌توانند اجتهاد وی را نیز زیر سئوال ببرند و انکار کنند و در این صورت در سالیان بعد هم ایشان نمی‌تواند وارد عرصه مرجعیت شود، به همین جهت بهتر است ایشان فعلاً از دعوای مرجعیت دست بردارد و امام را به عنوان مرجع تقلید معرفی کند. به این ترتیب آقای سیدمنیرالدین به ملاقات آقای شیرازی رفت و در این مورد با ایشان گفت‌وگو کرد … موقعی که من خدمت ایشان [آقای سیدمنیرالدین] رسیدم گفت: جواب آقای شیرازی این بود که دوستان صلاح ندیدند که من، مردم را به آقای خمینی ارجاع بدهم؛ بنابراین بنده بر سر همان ادعای مرجعیت و الامام المجدد بودن هستم و خداوند ما را از شر اغیار حفظ خواهد کرد. (صص ۱۷۱-۱۶۹)

آیت الله سید محمد شیرازی

آغاز حملات علیه آقای شیرازی

همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد با رحلت [آیت‏‌الله العظمی] آقای حکیم و به عرصه آمدن مراجع جدید، حملاتی علیه آقای شیرازی تدارک دیده شد. [آیت‌‏الله العظمی] آقای خویی و [آیت‏‌الله العظمی] آقای شاهرودی هر یک به طور جداگانه اعلامیه‌ای علیه ایشان صادر کردند. آقای شاهرودی در اعلامیه‌اش متذکر شده بود که آقای شیرازی مجتهد نیست و شاهد بر این مدعا، نیز استاد وی آقای شیخ یوسف حائری است که در نوشته‌ای تصریح کرده، آقای شیرازی به حد اجتهاد نرسیده است. در مرحله بعد حملات، شدت بیشتری پیدا کرد و مرحوم آقای خویی در سئوالی که از ایشان شده بود طوری جواب داده بود که حیثیت ایشان خدشه دار شد … مرحوم آقای خویی در جواب مرقوم کرده بود که کار این سید، شبه‌ناک است و دادن وجوهات به وی جایز نیست.(صص۱۷۳)

آیت الله سید محمد شیرازی

سکوت حضرت امام در قبال اعمال و رفتار آقای شیرازی

با این که در بدو ورود امام به عراق و به ویژه شهر کربلا آقای شیرازی استقبال شایانی از ایشان کرد و رابطه خوب و گرمی بین‌شان پدید آمد، منتهی بعداً این ارتباط به سردی گرایید و در سفرهای بعدی حضرت امام به کربلا، توجهی از سوی آقای شیرازی نشان داده نمی‌شد و یا وقتی ایشان به نجف می‌آمد به ملاقات حضرت امام نمی‌رفت. به هر حال این وضعیت به همین صورت تا زمان عزیمت آقای شیرازی به کویت ادامه یافت اما بعد از استقرار ایشان در کویت، دوستان و حامیان ایشان حملاتی را علیه امام ترتیب دادند و شروع به بدگویی و بستن اتهام‌های ناروا علیه ایشان کردند و در این زمینه بعضی از نزدیکان آقای شیرازی به ویژه فالی[۳] با تفسیق و حتی تکفیر حضرت امام کار را به اوج خود رساندند و این ناسزاها از آن زمان و حتی بعد از ورود آقای شیرازی به ایران ادامه یافت.

در زمینه مسائل سیاسی نیز بعضی از دوستان و هواداران حضرت امام مثل آقای محتشمی[۴] و آقای فردوسی‌پور[۵] که برای سخنرانی و امور دیگر به کویت می‌رفتند، نقل می‌کردند که بیت و بیرونی آقای شیرازی، پاتوق مأموران ساواک ایران است و خود ایشان هم به ما توصیه می‌کند که دست از مبارزه علیه شاه برداریم و سخنی بر ضد رژیم نگوییم. آقای مهری[۶] که نیز از طرف‌داران سرسخت امام و نماینده ایشان در کویت بود، به جهت آشنایی با کارها و فعالیت‌های سیاسی سیدمحمدشیرازی، وی را تکفیر و حتی ایشان را از شاه بدتر می‌دانست. (صص۱۷۳ـ۱۷۴)

امام و آقای شیرازی

با وصف حال حضرت امام در تمام این مراحل از موضع‌گیری صریح و علنی درباره ایشان از نشر سیاسی و همچنین اجتهاد و عدالت خودداری می‌کرد. یادم می‌آید که یک بار جمعی از کویتی‌ها که علی‌الظاهر وادار شده بودند، خدمت امام رسیدند و درباره آقای شیرازی و این که ایشان مجتهد و عادل هست یا نه، سئوال نمودند؛ ولی حضرت امام نفیاً یا اثباتاً جوابی ندادند که موجب ناراحتی این‌ها و بعضی از بزرگان مثل آقای خویی شده بود. (ص۱۷۴)



بر این اساس مرجعیت سید صادق به گونه ای کاملا سهل حاصل گردید؛ زیرا تشکیلات حزبی کربلاییها در زمان حیات سید محمد مبادرت به طرح مرجعیت سید صادق نموده و موجب شد تا پس از وفات سید محمد در ۲۷ آذر ۱۳۸۰ هجری شمسی، مرجعیت عامه به گونه ای کاملا برنامه ریزی شده و به صورتی امری بدیهی بر سید صادق اطلاق گردد؛ از این جهت تشکیلات حزبی سید محمد طی ۴۰ سال فعالیت مداوم و سازمان یافته وی و ارتباط ایشان با همه کربلایی‌ها در اقصی نقاط جهان موجب شد تا حرکت یک‌نواخت و برنامه ‌ریزی شدهای از برای مرجعیت سید صادق به جای برادر در زمان حیات سید محمد آغاز گردد؛ حرکتی ویژه ای که در نهایت موجب شد تا بعد از فوت ایشان در شهر قم، عملا سید صادق به عنوان بزرگ خاندان شیرازیها، به سرعت مبدیل به آیت الله العظمی و معروف به مرجع عالیقدر جهان تشیع گردد. 




مبدل سازی سید صادق به آیت الله العظمی در سال ۱۳۸۰ هجری شمسی، همراه با گسترش شدید فضای رسانه ای و تغییرات اساسی در روند اطلاع رسانی و ارتباطات در ایران و به طور کلی در سطح جهان بود؛ موضوعی که سبب شد تا روند فعالیت حزب کربلاییها حول بیت شیرازی، ماهیتی سایبری یافته و فعالیتهای فرقه ی شیرازی در حوزه های مختلف، بر بهره کشی حداکثری ایشان از ظرفیت فضای سایبر و حول استفاده ی حداکثری از قاب مدیا (Medium) استوار گردد. 






البته از آنجا که فرقه ی شیرازیها امام حسین علیه اسلام را ما یملک خود دانسته و امر مرجعیت را ودیعه ای الهی در خاندان خود می دانند، لذا حضور پر رنگ این فرقه در فضای سایبر نیز عموما با بِرند و عنوان امام حسین و مرجعیت همراه بوده و این همه در حالی است که فعالیتهای رسانه ای سید صادق را نمی توان منحصر در تمرکز ایشان بر موارد اختلافی میان شیعه و اهل سنت دانست و حضور فعال ایشان در تعارض با نظام اسلامی، به عنوان ام القری، به گونه ای ویژه قابل ملاحضه می باشد که مصداق آن را می توان در نقش این فرقه و شبکه های ایشان، طی وقایع فتنه ی ۱۳۸۸، به روشنی پیگیری نمود. 

به عبارتی دیگر، اگر چه سید صادق همانگونه که هیچ گاه سید محمد با نظام اسلامی دل صاف ننمود، همواره بر مخالفت با جمهوری اسلامی مصر می باشد، اما اصرار او در زمان آیت الله العظمی، بر خلاف برادرش سمت و سویی جدید به خود گرفته و در این راستا فرقه ی شیرازی‌ها حتی از جسم سید محمد برای اعلام مواضع سیاسی‌شان علیه نظام جمهوری اسلامی دریغ نکرده و علی‌رغم اینکه به دستور رهبری در صحن حرم حضرت معصومه برای قبر سید محمد شیرازی جایابی صورت گرفته بود، اما فرقه ی شیرازی در یک اقدام کاملا هماهنگ، تشییع جنازه سید محمد را به یک میتینگ سیاسی مبدل و اقدام به ایجاد بلوا و آشوب در قم نمودند که در این میان اگر چه نیروهای امنیتی در مقابل ایجاد چنین آشوبی ایستادگی کرده و تابوت سید محمد شیرازی را برای دفن به حرم مطهر انتقال دادند، اما این ماجرا تا سال‌ها مستمسکی از برای فحاشی و حمله فرقه ی شیرازی به شخص مقام معظم رهبری و ابراز انزار از نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت.

همچنین رویکرد شیرازیها در اصرار بر تقابل خود با نظام اسلامی موجب شد تا این فرقه در طی فتنه ی ۸۸، به صورت کامل در برابر نظام اسلامی بسیج نماید که در این راستا حضور فعال شخص سید صادق در دوران فتنه و سخنرانیهای عجیب وی در دفاع از منافقین و بهاییان و اهانت کنندگان به امام حسین علیه السلام را می توان مصداقی بارز از برای سمت و سوی جدید فعالیت ضد نظام اسلامی فرقه ی شیرازیها ارزیابی نمود؛ سمت و سویی جدیدی که موجب شادمانی گسترده و حمایتهای بی دریغ آمریکاییها و انگلیسیها از این فرقه و در اختیار قرار دادن مقادیر قابل توجهی از امکانات به منظور تحقق اهداف ایشان گردیده است. 

بخشی از سخنرانی سید صادق شیرازی در تاریخ ۲۴ بهمنماه ۱۳۸۸ هجری شمسی:

“جوونا گول نخورید مثل پدراتون که بعضیهاشون گول خوردن نشید تاریخ پیغمبر رو خودتون بخونید هر چی میگن نگید راست میگه! نگید درست میگه… کشور اسلامی مردمش انقلاب میکنن برید ببیند اون وقت این حکومتی که به اسم مردم اومده با باتوم میاد میزنه مردم رو! این اسلام نیست! این زیبا نیست! با این اسلام می خوایم دنیا رو دعوت کنیم به اسلام! مگه منافق رو باید کشت؟ پیغمبر خدا یه دونه منافق نکشتن!!…. وقتی در حکومت اسلامی ملت خودش رو به خاطر اینکه یه تظاهرات کرده با باتوم میزنه میکشه به خاک و خون میکشه چه توقع هست توقعی هم ندارم … خزی دنیاست که خود ملت خودشون لعن شون میکنه شب نامه ضدشون می نویسه یه خورده توسعه پیدا کرد انقلاب می کنه اون رو هم میکُشه یا حبس میکنه … فکر میکنید کشور اسلامی اسمش فقط اسلامیه پیغمبر همین بودن این مسئولیت من و شماست در هر مسئولیتی هستیم هر قدر قدرت داریم اینو به دنیا نشون بدیم تاریخ پیغمبر خدا رو نشون بدیم.”

در مجموع فرقه شیرازیها امروزه تحت سرپرستی سید صادق، علاوه بر آنکه وهن شیعه، در منظر عموم انسانهای مسلمان و غیر مسلمان فراهم می سازد؛ مواضع وحدت بخش امام امت در بیداری اسلامی را نیز هدف هجوم خود قرار داده و با تزریق منابع نامعلوم و البته نامحدود مالی، اقدام به فحاشی و توهین به مقدسات اهل سنت نموده و با ترویج برخی شعائری که موجب تفرقه اساسی بین برادران سنی و شیعه می شود، همانند تشویق به برگزاری و نمایش رسانه ای هفته برائت در طول هفته وحدت و ترسیم و ترویج رسانه ای عید غدیر ثانی، بر موضع طرفداری احمقانه از شیعه برآمده و در عین حال با فحاشی نسبت به مقام معظم رهبری، بعد از تکفیری ها، تنها جریان مسلمانی محسوب می شوند که علیه سید حسن نصرالله در لبنان فعالیت می کنند.

و این همه در حالی است که باید دانست که اگر چه روزگانی امام خمینی رحمه الله علیه به تبیین حد و مرزی جدید از دشمنی دشمنان تحت لوای اسلام مبادرت و اسلام آمریکایی را در قاعده ی عُمالی همچون سران برخی از کشورهای عربی ترسیم فرمودند؛ در این زمان نیز امام خامنه ای حفظه الله به تبیین حد و مرزی جدید از دشمنی دشمنان تحت لوای به ظاهر شیعه اقدام فرموده و شیعه ی انگلیسی را ترسیم و می فرمایند:

دشمنان دنیای اسلام دنبال این فکرند، دنبال این نقشه‌اند. خوب فهمیدند که اگر در دنیای اسلام مذاهب اسلامی گریبان یکدیگر را بگیرند و کشمکش با همدیگر را شروع کنند، رژیم غاصب صهیونیست نفس راحتی خواهد کشید؛ این را خوب فهمیدند، درست فهمیدند؛ لذا از یک طرف گروه‌های تکفیری را به راه می‌اندازند که نه فقط شیعه را تکفیر کنند، بلکه بسیاری از فِرق اهل سنّت را هم تکفیر کنند؛ از آن طرف هم یک عدّه مزدور را به راه بیندازند که برای این آتش هیمه فراهم کنند، بنزین روی آتش بریزند؛ که می‌بینید، می شنوید، یا خبر دارید. وسائل ارتباط جمعی و رسانه در اختیار اینها می گذارند؛ در کجا؟ در آمریکا! در کجا؟ در لندن! آن تشیّعی که از لندن و از آمریکا بخواهد برای دنیا پخش بشود، آن تشیّع به درد شیعه نمی خورد.

بیانات امام خامنه ای در دیدار با کارگزاران حج در تاریخ ۲۰ شهریورماه ۱۳۹۲ هجری شمسی

۰ نظر ۲۶ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۵۴
بصیر

وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد: با اقدامات اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان(عج) دفاتر تولید تعدادی از شبکه‌های ماهواره‌ای که در چهار استان کشور به‌طور مخفیانه و غیرقانونی در راستای ایجاد اختلافات مذهبی و تشدید تفرقه در جهان اسلام و تخریب وجهه تشیع فعالیت می‌کردند، شناسایی شده و با حکم قضایی تعطیل و عوامل آن‌ها بازداشت شدند. برخی از این شبکه‌های ماهواره‌ای که مرکز پخش آن‌ها در انگلیس و آمریکاست از سوی این دفاتر و عوامل آن در استان‌های قم، اصفهان، تهران و خراسان رضوی به پشتیبانی از برنامه‌های اختلاف‌افکنانه در جهان اسلام مبادرت می‌کردند. بر اساس این اطلاعیه، این شبکه‌ها در راستای اهداف برخی سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه و تأمین اهداف استکبار جهانی فعالیت کرده و در جهت مخدوش کردن وحدت و مصالح جهان اسلام در پوشش برنامه‌های مذهبی و شعائر اسلامی فعالیت می‌کردند. اختلاف‌افکنی بین پیروان مذاهب اسلامی از طریق توهین و افترا به مقدسات آن‌ها، اهانت به علمای جهان اسلام، اعلام هفته برائت در مقابل هفته وحدت، تبلیغ و ترویج سبک‌های غلط، خرافی و خشن عزاداری، محور و رویکرد اصلی برنامه‌های تولیدی این دفاتر بوده است.

تارنمای بی‌بی‌سی فارسی در لابه‌لای بخش‌هایی که از این اطلاعیه نقل کرده، اخباری آورده که گویا محتویات آن اخبار زمینه‌ساز اقدام وزارت اطلاعات بوده است از جمله آورده است: حدود سه ماه پیش استاندار قم اعلام کرد: سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان خواستار تعطیل چند شبکه تلویزیونی مذهبی شده است که از ایران برنامه پخش می‌کنند.


۱ نظر ۱۳ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۱۳
بصیر

حاج مهدی سلحشور ذاکر اهل بیت، قبل از شروع روضه خود در هیئت شریکه الحسین(ع) استان مرکزی سخنان جالبی درباره هیئت‌ها و وظایف هیئتی‌ها و… مطرح کرد و گفت: برای بعضی از ماها جوری جا انداخته اند که اگر گریه کردی برای امام حسین همین بس است، در مقامات بالای بهشت در کنار امام حسین خواهیم بود، نه این نیست بخدا.



http://www.aletaha.ir/uploads/posts/2014-05/1399720903_aletaha.ir55.jpg


حاج  مهدی سلحشور گفت: برای بعضی از ماها جوری جا انداخته اند که اگر گریه کردی برای امام حسین همین بس است، در مقامات بالای بهشت در کنار امام حسین خواهیم بود، نه این نیست بخدا. حضرت زهرا سلام الله علیها در محضر پدرش نشسته بود، پیامبر فرمود: فاطمه جان قیامت روی من حساب نکن! هرکسی عمل خودش را داراست، اینکه من سینه زن هستم و من گریه کن هستم و این حرف ها نیست ارباب از تو عمل میخواهد.

 

سلحشور با اشاره به ابعاد پنهان انحراف در برخی هیئات مذهبی ادامه داد: دشمن دارد میلیاردی خرج می کند در هیات که من و تو روح حسینی نداشته باشیم، فقط گریه کنیم و سینه بزنیم، به تو چه ربطی دارد ظالم و مظلوم کیست؟ حق چه کسی است؟ استکبار دیگر چیست؟ میخواهند این تفکر را جا بیاندازند.
این ذاکر اهل بیت گفت: به والله العلی العظیم اسناد محکمی وجود دارد که انگلیس خبیث با تنها سه چهار واسطه دارد پول خرج می کند در هیئت ها،  به منبر امام حسین قسم حتی خبرش را دارم که به چه واسطه هایی این پول از کازینو دارهای انگلیسی به دست اینها می رسد.

 

حاج مهدی سلحشور در ادامه با اشاره به عمق نفوذ برخی از ذاکران اهل بیت در میان جوانان گفت: به بعضی از مداحان باید گفت تو که این همه مرید داری. پس چرا از شهدا صحبت نمی کنی؟ چرا در هیئتت یادی از شهدا نمی کنی؟

منبع: خبرگزاری دانشجو

۰ نظر ۱۰ خرداد ۹۳ ، ۲۲:۲۶
بصیر

http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1388/9/28/44884_686.jpg

سیدحسن نصرالله خواستار برخورد با شبکه های کذاب شیرازی ؛ انحرافی ها در قم چه می کنند ؟

جریان انحرافی شیرازی ها که توسط کذاب شیرازی هدایت می شود به فعالیت های تفرقه آمیز خود در ماه های اخیر به شدت افزوده به طوری که حتی سید حسن نصرالله با فرستادن هیئتی به قم از صالحی منش خواستار کنترل شبکه های تحت حمایت کذاب شیرازی کرده است .

استاندار قم روز گذشته با اعلام اینکه هیئتی از سوی دبیرکل حزب الله به دیدار وی آمده افزود : برادر عزیزم سید حسن نصرالله هفته گذشته هیئتی را فرستادند و من پذیرای ایشان بودم و از من خواستند که برخی از شبکه‌های ماهواره ای که از قم تغذیه می‌شوند، کنترل شوند و گله مند بودند که چرا چنین زمینه ای در قم فراهم شده است تا مشکل ایجاد شود.

به گزارش خبرنگار ما چندین شبکه ماهواره ای که در چند سال اخیر توسط کذاب شیرازی راه اندازی شد در ماه های اخیر در قبال کشتار مسلمانان در سوریه توسط تروریست ها که آشکارا از حمایت و پیشتیبانی صهیونیست ها برخوردارند سکوت کرده و در مقابل به شدت به اسد، حزب الله لبنان و شخص سید حسن نصرالله حملات گسترده ای کرده است .

به نظر می رسد در شرایطی که رهبر معظم انقلاب تاکید فراوانی بر وحدت مسلمانان داشته اند و هر اقدام اختلافی را به نفع دشمنان اسلام دانسته اند مسئولان امنیتی کشور باید تدابیر لازم برای جلوگیری و برخورد با این دست نشانده های غرب کنند تا بیش از این باعث تخریب چهره شیعیان در جهان و مخدوش شدن جمهوری اسلامی ایران در نظر مردم نشوند .

ناگفته نماند این خاندان انحرافی بارها به بدترین شکل به انقلاب اسلامی حمله و امام خامنه ای را مورد اهانت قرار دادند که لزوم برخورد قاطعانه با این گروه را افزایش می دهد .

۰ نظر ۰۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۳:۳۷
بصیر

http://www.fetan.ir/home/wp-content/uploads/2014/05/1579787_280696218748402_1671915313_n-295x300.jpg

 

هیئت های مذهبی به دلیل نقش مهم و کارکردهای که در طول تاریخ و جریان انقلاب اسلامی داشتند، همیشه مورد توجه بوده اند. در اوایل انقلاب و دوران جنگ تحمیلی نقش هئیت های مذهبی و مساجد را نمی توان انکار کرد. به خاطر همین نقش و عملکرد مهم هیئت های مذهبی، دشمنان همواره درصدد بوده اند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با طرح و برنامه ریزی هایی هیئت های مذهبی را از مسییر اصلی خود خارج کنند.

در ادامه می خواهیم به بررسی یکی از تفکرات انحرافی و ورود آن به هیئت های مذهبی بپردازیم:

جریان مشهور به نام شیرازی ها

آیت الله سید محمد شیرازی فرزند بزرگ خاندان شیرازی ها بود که در کربلا مشغول به تحصیل و تدریس بود و اتفاقا حضور ایشان در کربلا همزمان شد با قیام حضرت امام (ره) بر علیه رژیم شاه در ایران و تبعید ایشان به نجف که در کربلا هم به مدت یک هفته توقف کردند و اتفاقا از استقبال خوبی نیز از سوی سید محمد شیرازی روبرو شد؛ ولی وقتی زمزمه هایی در مورد زعامت و رهبری شیعیان توسط امام خمینی (ره) به گوش آقای سید محمد شیرازی رسید ساز مخالفت با ایشان را کوک کرد و فریاد سر داد که رهبری و زعامت شیعیان حق من است و این در حالی است که استاد ایشان آیت الله یوسف حائری بارها اذعان داشت که سید محمد شیرازی [در حد مرجعیت نیست ] و حتی کار به جایی رسید که زعیم وقت شیعیان آیت الله خویی به مخالفت با ایشان بر خواست و کارهای او را شبهه ناک و دادن وجوهات به وی را غیر شرعی اعلام کرد.

سید محمدصادق شیرازی، برادر کوچکتر سید محمد شیرازی است .

 یکی از جریان مهمی که در حال گسترش تفکر خود می باشد. جریان آقایان سید صادق شیرازی و سید مجتبی شیرازی و داماد سید مجتبی، یاسر الحبیب است. مهم ترین فعالیت این گروه افزایش تعصاب مذهبی و اختلاف افکنی بین شیعه و سنی و ترویج ناسیونالیسم بین کشورهای مسلمان است. این جریان ابتداً روی حوزه های علمیه کار کرد . وقتی موفقیت چندانی بدست نیاورد، به همین دلیل رفتند سراغ هیئت های مذهبی.

ترویج افکار

این جریان از شبکه های ماهواره ای و روزنامه ها و سایت های اینترنتی برای ترویج افکار خود استفاده می کنند.

شبکه های ماهوراه ای مانند شبکه کربلا، شبکه الانوار، شبکه امام حسین ، شبکه اهل بیت که توسط یک طلبه افغانی به نام اللهیاری اداره می شود. و یا روزنامه های که در بعضی از کشورهای اسلامی مثل کویت ، عراق، بحرین راه اندازی شده است.

و البته مهمترین کاری که این جریان در حال انجام است. بحث نفوذ در هئیت های مذهبی در قالب سخنرانی و مداحی و …  و همچنین تغییر افکار آدم های حزب اللهی و مذهبی است. که باید بصیرت لازم برای مقابله با افکار این جریان را داشت.

ترویج قمه زنی و ارئه چهره خشن از شیعه

های مهم این جریان ترویج قمه زنی و تشویق مردم به این کار می باشد. که با این کار چهره خشن و بی عقلی از شیعه در مقابل جهانیان گذاشته شده است.  که این مسئله می تواند در شیعه هراسی در جهان بسیار اثر داشته باشد.نکته قابل توجه  این است که  آقای سید صادق شیرازی  قائل به مستحب بودن قمه زنی هستند بر خلاف بسیاری از علما که آن را جایز نمی دانند.

 اربعین سال ۹۲ ، متاسفانه یک عده از ایرانیانی که تحت تاثیر همین افکار قرار گرفته بودند. قلاده های به گردن بسته بودند و صورت ها را روی خاک می کشیدند، وضعیتی بود که متاسفانه هر کس رد می شد، ناسزا می گفت.

اختلاف افکنی بین شیعه و سنی

این گروه به بهانه دفاع و حمایت از اهل بیت ، در اختلاف کنی بین شیعه و سنی بسیار موثر بوده است. با این دعوایی که راه انداختند ، متاسفانه ضررهای قابل توجهی به شیعه وارد کردند. چند سال قبل مسجد شیعیان پاکستان منفجر شد و صدها نفر شهید شدند. انفجاری در محرم چند سال قبل رخ داد ، که دو عامل تکفیری باعث آن شدند. وقتی یکی از آن تکفیری ها را زنده گرفتند و او را بازجویی نمودند و خانه اش را گشتن. در آنجا سی دی یکی از مداح ها و هیئت های ما را پیدا کردند ، که هر طور خواسته بود به خلفا توهین کرده بود.

یاسر الحبیب داماد این خانواده شیرازی که یک طلبه جوانی هم هست. به صورت علنی شروع به وهن مقدسات اهل سنت و عایشه نمود. حتی ایشان کتابی چاپ کرد به نام « عایشه ، فاحشه ». که این کتاب موجب تهییج احساسات اهل سنت شد و کار تا جایی پیش رفت که یکی از علمای وهابی شیخ عبد العزیز آل الشیخ گفت: شکر خدا بعد از حرفهایی که یاسر الحبیب زد بسیاری از جوانان اهل سنت که تازه شیعه شده یا تمایل به شیعه شدن داشتند دوباره به مذهب حقه اهل سنت باز گرداند!

سکولاریسم کردن هیئت های مذهبی

یکی از کارهای مهمی که این جریان در حال انجام دادن است. تاکید بر سکولار کردن هیئت های مذهبی می باشد. روی حرف های مثل اینکه خیلی رو انقلاب و رهبری مانور ندهید و مردم از دین فرار می کنند . بیاید همه را پای خیمه اهل بیت جمع کنید و … بسیار تاکید می شود.  گاهی اوقات بچه های مذهبی بدون دقت وارد این هیئت های مذهبی می شوند. و یا از افرادی کمک می گیرند ، که به این جریان متصل هستند و اصلاً دقت نمی کنند که دارند زیر پرچم چه کسانی می روند!!

۰ نظر ۰۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۳:۳۵
بصیر